محمد فرداد زرین تاج



کبوتری خسته، از راه دور و درازی به سمت شهر پرواز می‌کرد.

با دو بالَش.

کبوتری با دو بال، به سمت ما سفر می‌کرد.

کبوتر را مردم می‌شناختند.

نه این‌که ویژگی خاصی داشت؛ نه. مردم از همان دو بالَش او را می‌شناختند. همانند دیگر کبوترها. 

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها